شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
وقایع شب 21/11/1364در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند میشوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را مینمایند. شرایط نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت میرسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه میشوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند میشوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را مینمایند. شرایط نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت میرسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه میشوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...
حال و هوای معنوی بچه ها در عملیات طریق القدس
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات طريق القدس »
یکی از علل موفقیت سلحشوران در میادین نبرد را میتوان آمادگی نظامی و خودسازی معنوی آنها و ارتباط مستمری که با خدای سبحان داشتند برشمرد. و توسلهای دائمی که آنها به ائمه اطهار(س) داشتند. آقای جواد کردگاری در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان نیریزی در عملیات طریق القدس میگوید: (6-KERDEGARI-13) نزدیک ماه محرم بود. بچهها شور و حال عجیبی داشتند و توسلهای خوبی پیدا میکردند! مخصوصا" زیارت عاشورا که هر روز صبح با یک حالت معنوی بسیار...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات طريق القدس »
یکی از علل موفقیت سلحشوران در میادین نبرد را میتوان آمادگی نظامی و خودسازی معنوی آنها و ارتباط مستمری که با خدای سبحان داشتند برشمرد. و توسلهای دائمی که آنها به ائمه اطهار(س) داشتند. آقای جواد کردگاری در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان نیریزی در عملیات طریق القدس میگوید: (6-KERDEGARI-13) نزدیک ماه محرم بود. بچهها شور و حال عجیبی داشتند و توسلهای خوبی پیدا میکردند! مخصوصا" زیارت عاشورا که هر روز صبح با یک حالت معنوی بسیار...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -باز هم کوچ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به سرایم چه آمدی این بار به هوایم چه آمدی ای یار بار بستیم و قصدِ کوچ شده است کوچ از این دیار پوچ شده است بگرفتم بدوش کوله خویش دارم اینجا به لب ترانه خویش ما که بار رحیل بربستیم رخت خود زین فسانه بربستیم قصد بازی دگر بود در سر سوی جای دگر رود پیکر زین هوای گرفته و غمگین زین نگار ذلیل بی تمکین زین چراغ فسرده در طوفان زین قدمگاه پست بیعصیان دل دگر من بریدهام ای یار سوی یاری دگر روم این بار تا در آغوش گیرم او را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به سرایم چه آمدی این بار به هوایم چه آمدی ای یار بار بستیم و قصدِ کوچ شده است کوچ از این دیار پوچ شده است بگرفتم بدوش کوله خویش دارم اینجا به لب ترانه خویش ما که بار رحیل بربستیم رخت خود زین فسانه بربستیم قصد بازی دگر بود در سر سوی جای دگر رود پیکر زین هوای گرفته و غمگین زین نگار ذلیل بی تمکین زین چراغ فسرده در طوفان زین قدمگاه پست بیعصیان دل دگر من بریدهام ای یار سوی یاری دگر روم این بار تا در آغوش گیرم او را...
گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عیدی محمد شکوهی قرائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
این بار به نظاره قلم مینشینیم و مینگریم تا از شقایقی بنویسد که از تبار عشق و حماسه بود. سینه سوختهاش از داغ عشق جز به شراب ناب شهادت التیام نمییافت. رفت تا آرامش را در سایه سعادت ابدی پیدا کند و چنان شد که میخواست. عیدیمحمد از غیور مردان طایفه قرایی، سال ۱۳۲۷ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در محله کیان شهرستان نیریز، روز عید باشکوه مسلمانان دیده به جهان گشود. نام زیبای «عیدیمحمد» را بهموجب ارادت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
این بار به نظاره قلم مینشینیم و مینگریم تا از شقایقی بنویسد که از تبار عشق و حماسه بود. سینه سوختهاش از داغ عشق جز به شراب ناب شهادت التیام نمییافت. رفت تا آرامش را در سایه سعادت ابدی پیدا کند و چنان شد که میخواست. عیدیمحمد از غیور مردان طایفه قرایی، سال ۱۳۲۷ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در محله کیان شهرستان نیریز، روز عید باشکوه مسلمانان دیده به جهان گشود. نام زیبای «عیدیمحمد» را بهموجب ارادت...
زندگینامه آزاده بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
بهزاد نگهداری فرزند علیرضا در سال 1346 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای حسنآباد متولد شد. از همان ابتدای نوجوانی به کمک پدرش در کار کشاورزی و دامداری پرداخت. در سال 1367 برای انجام خدمت نظام وظیفه عمومی فراخوانده شد و بعد از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام گردید. در تاریخ 21/4/1367 در جبهه زبیدات به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد. در تاریخ 30/5/1369 پس از تحمل 2 سال و یک ماه و 10 روز...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
بهزاد نگهداری فرزند علیرضا در سال 1346 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای حسنآباد متولد شد. از همان ابتدای نوجوانی به کمک پدرش در کار کشاورزی و دامداری پرداخت. در سال 1367 برای انجام خدمت نظام وظیفه عمومی فراخوانده شد و بعد از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام گردید. در تاریخ 21/4/1367 در جبهه زبیدات به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد. در تاریخ 30/5/1369 پس از تحمل 2 سال و یک ماه و 10 روز...